تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)
قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)
قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!
پنجاه و چهار. 4G
چند روزه سیم کارتمُ یو سیم کردم نتم فورجی شده؛ اصن نمیتونم کار کنم باهاش..من کندم این تنده. فی المثل الان حواسم نبود دستم خورد ۱۵ مگابایت آهنگِ چرت دانلود شد..پووووف
هواوی جانم کجایی؟؟؟؟ میخوامت
پنجاه و سه. کارتن خواب
الان جا داره اون آهنگ کارتن خوابِ مجید خراطها رو پلی کنم. تختم رو بستم تشک نداره روش کارتن انداختم رو کارتن میخوابم!
پنجاه و دو. عح عح
یادتونه قبلا بلاگفا شلوغ بود زیر هر پست چل تا کامنت بود همه داشتن قربون صدقه هم میرفتن و بلاگرا فاز روشن فکری برمیداشتن؟
الان بیان دقیقا همونه..پووووف
پنجاه و یک. نماز جمبه
نماز جمعه ست امام موقته، داره میماله شاید دائمش کنن..
۱.
الان گفت آقای ترامپ تو این مدتی که شما اومدین چه غلطی کردین؟...با اون نظام فاسد آمریکا چه کردین؟
حالا ترامپ دستش زیر چونشه نشسته پا تلویزیون میگه شرمنده م حاجی
۲.
آمریکا واقعا یک سگه هاره...آقایان..هااااار
۳.
شاه پهلوی مملکتو به فَساد کشیده بود...ما همه به یاد داریم...(۳۳ سالشه)
۴.
عاقای روحانی..شما یک فریب خورده اید...دیدین امریکا زیره برجام زد و شما رو سنگ رو یخ کرد...دیدین عاقا راست گفت..دیدین؟..دیدین؟
۵.
واقعا شما فکر میکنید چه کسی جنگید؟...کسی جز همان جوانان پرورش یافته ی نظام اسلامی بودن؟
۶.
روز جهانگردی رو در پیش داریم...من واقعا متاسف ام برای اون خانم های جهانگردی که توی کویر بی حجاب عکس میندازن و با وجود اون همه نشانه الهی خدا رو در نظر نمیگیرن...
.
.
عح تموم شد!
پنجاه.سکانس اول
داشتنش با محرم شروع شد و الان محرم شروع شده و نیست..نبودن کافیه واسه پلی شدن فیلم یک سال با او بودن..عکس شروع فیلمم میشه همین عکسه
چهل و نه. (سیامک انصاری وار به لباسشویی مینگرد)
صب با صدای نوحه مسجد از خواب بلند شده با هندزفری رو میز نشته ادل پلی میکند که ناگاه مادر لباس شویی را روشن کرده خانه را روی وضعیت ویبره قرار میدهد...در این حین ادل یک لحظه مکث میکند به پرشین ورد ضجه وار میگوید"داداش حنجره م پاره شد یه لحظه موزیکُ پاوز کن تموم کنه لباس شویی بعدش خودم واست شجریان میخونم"
چهل و هشت
بعضیام انگاری خدای عزوجل خاکشونُ جای آب با تستسترون گِل کرده لامصبا :/
چهل و هفت.
بخش خنده دار قضیه اینه که من از خواهرام پوستم روشن تره..داشتن کی سفید تره بازی میکردن ساق شلوارمو دادم بالا بازیشونو تعطیل کردن رفتن پیش مامانم اعتراض!!
چهل و شیش. از اقوام حاج طوسی!
میدونستین ریش واسه تقویت قوای جنسی مرد خوبه؟...من که نمیدونستم، این حاجی گفت!
چهل و پنج. آقای قاضی عادلانه نیست
آدمهای معمولی تا میان پیش نیاز های زندگی مثلا خونه و ماشین رو برطرف کنن رو تخت بیمارستان هستن و فرصت دغدغه داشتن و یا حق انتخاب ندارن بعد از اون طرف یه عده به دنیا نیومده پورشه شون تو پارکین منزل پارکه و بابا وقت تولد بلیط تور دور دنیا بهشون هدیه میکنه.
به نظر من عادلانه نیست...ولی یه جور میشه عادلانه شه؛ مثلا سری اول دوبار عمر کنن دومیا یه بار..اینجوری فک کنم حل شه قضیه.
چهل و چهار. اعتراض وارد نیست
ولی اون پسرِ نره خر فیسیِ کرکس شخصیتی که تو خیابون دست اون دختر فنجَ رو گرفته بود بهش میگفت عزیزه دلم هم کونیه :/
چهل و سه. چنتا ارتباط سیناپسی
ببین مرد هویت اصلیه، زن وابسته به مرده. با مرد هویت میگیره. مرد از زن صاحب بچه میشه..بچه از مرد هویت میگیره. خب این وسط یه زن داریم که ابزاره فقط.
اون پیرمرد احمقه که رفت کربلا زیارت همونجا مرد اون باری که داشت داستان مردیشُ در حق دامادش میگفت واسه اون یکی پیرمره. من۱۲ سالم گوشه مغازه ش با یه بستنی منتظر باز شدن کلاس زبان. گفت زن داشت بچه دار نمیشد اومد پیشم تعریف کرد گفتم بهش یه دختر دارم، صیغه کن ببر چند بار تا جون داری ***. حامله شد که خوب، نشد برگردونش. نتیجه: زن اینجا کالا ست، ارزونه و بی ارزش. بی ارزش تر از جنس فروخته شده ای که پس گرفته نمیشود.
آرایشگاه حکایت اون زن به قول خودشون جنایتکاره. ۱۲ سالش بوده شوهرش دادن. مرد ۳۰ ساله عاشق زیبایی دختر ۱۲ ساله میشه. به قول آرایشگره خوشگل نبوده بیاد جفت "فتانه" بشینه بگه من هم آدمم. تا ۲۰ سالگی سه تا بچه میاره، ۲۰ سالگی عاشق میشه بچه ها و شوهرُ ول میکنه و با پسره فراری میشه. بعد دو ماه بر میگردوننش. خانواده پدریش از در حیاط دارش میزنن ، به قول هم ولایتیش که آرایشگاه بود مثه بز وقت قصابی دارش میزنن، از گیس هم دارش میزنن و شوهرش با کلت میزنه تو پیشونیش. یه پیرمرد تو آرایشگاه بود گفت "رحمت به اون شیر پاکی که مردش خورده". جنازه شو فقط چال میکنن..بی کفن، بی قبر..بعد چهار سال چون شاکی وجود نداره نه پرونده دادگاه داره و نه قاتل. نتیجه: زاینده حق عشق نداره فقط باید حامله شه. زاینده ی عاشق حقش مرگه.
.
.
نتیجه کلی: یکم فکر کن؛ حرف نزن
چل و دو. چش ام کفه پام
یه چیز پارسال نوشته بودم خوندم صدا ضبط کردم..گوش که دادم گفتم وااای آلن دلون کی بودم من؟؟؟
هیچی دیگه الان سرما خوردگیم یه بلایی سرم اورده که صدا لولای درِ دوسال روغن نخورده میدم :(
چهل و یک. خاک بر سرت رامبد
در وصف بی سلیقه ای رامبد جوان همین بس که سحر دولتشاهی رو طلاق داد این نگاره رو گرفت...آخه آدم انقد بی سلیقه؟!
سی و نه. حال نپرس پاریس رفتی تو!
یه رستوران رفتیم منو در حد چز پاول پاریس، غذا در حد اکبر سگ سیبیل و داداشاش جز اسخر :/
سی و هشت. خداااا
یه چیز میخوام بگم به خاطر کلی بودنش و توهین به بعضی آدمهای واقعا متشخص نمیشه بگم. ولی دقت کنید که ظاهر خیلی موجه و بی نقص دو حالت داره یا باطن عالی، یا باطن خیلی خیلی عوضی. همین
سی و شیش. یوهوو
تموم شد نصف ماجرا..اصن هم درد نداشت..البته، فعلا!
سی و پنج. آخ عای وای
رفتم توو...همه دندونامو شمرد گفت خرابن..آمپولمم زد..
تا من باشم به زنه نخندم :(((
سی و سه. من
از دور احمقم و از درون نفهم.
سی و دو. با بغض برای خدا
طبق معمول غم دارم... قول میدهم یک روز آن خدای مهربانم را یک گوشه تنها پیدا کنم با بغض آمیخته با گریه ی روزهای کودکی ام بگویم:
مهربانم.. یا به من بفهمان یا کاری کن که نفهمم.. از این بلاتکلیفی خسته م..
می دانم و میدانی
#با_بغض_برای_خدا
سی و یک. استاتوس
اونجا که دیگه واسه هیچکی مهم نیستی
سی. گشادیسم
قابل باور نیست ولی چهار روزه این شلوار کردیه رو برعکس میپوشم حال ندارم درستش کنم..
بیست و نه. عااااااییییی
داشتم خط خطی میکردم یه مشاوره زنگ زد مخمو بزنه. انقد فک زد ماهیچه دستم گرفت...الان دستم باز نمیشه..عای تِف بهت زندگی
بیست و هشت. (سرش را در بالش فرو میکند)
ناموسا هفت صب آدمو بیدار نکنید...حالا هر دلیلی هم میخواد داشته باشه
بیست و هفت. آقای صداقت
با شما که دروغ ندارم من، اینستامو واسه این حذف کردم که نصف حجم بسته قبلیمُ خورد و با توجه به موجودی کارتم (۱۲ تومن) واسه بسته بعدی پول نداشتم :(
بیست و شیش. لَموو
یه مرضی هم هست که طرف سرماخورده گلو درد داره و دندونش هم نصفش ریخته ولی تو خیابون که داره میره چشمش به یخمک میوفته مدهوش میشه میره یه لیوان بشکه ای دورنگ ازش میخره میخوره..
بیست و پنج. آخ
سوسکه دوید اومد رو گردنم این شوهر عمه گولاخم زد سوسکه رو شوت کنه گردن منم زد..هیچی نگفتم..فقط "چرا فیس" نگاش کردم!
بیست و چهار. ناموسا تکون نخور!
گوشه پذیرایی نشستن یه سوسکه اومد با دست زدمش رفت گوشه در وایساد. دارم ملتمسانه نگاش میکنم میگم جون ننت نتکون!
بیست و سه. شانس
ننجونم انگشتر اورده از مکه..داشتم کامنت تایید میکردم اومد گفت ببین کدوم اندازه ت میشه. از شانس تخمی گزینه هیچ کدام درست بود...!بیست و دو. ضاااااااللللللییییییین
خونه بابابزرگمم عموم داره پشت سرم نماز میخونه..یه ضالیییییییینیییی میکشه که جبرئیل ندا میده خایه مالو سگ مورد عنایت قرار بده!
بیست و یک
از یه جایی به بعد هم نمیشه چیزی رو گردن بقیه انداخت..همش خودتی
بیست. قوزهای بالا قوز
آزاد مردود..سراسری مردود..سرما بخوری..آخرشم دندونت بریزه..
حجم بدشانسی رو بنگر..
نوزده. درک متقابل
من دارم لرز میزنم زیر پتو عطسه سرفه...بعد خانواده محترم خار مادره دَرک رو مورد عنایت قرار دادن کولر روشن میکنن :/
هجده. جدی
هیچ وقت انقدر بی هدف و با نمیدونم چکار کنم نبودم.هیفده. گرچه شامل خودمم میشه گاهی!
با لحن خشک و دانای کل وبلاگ نوشتن یه حسُ تو خواننده ایجاد میکنه که بعد دو خط خوندن میگه "ببند بابا"
ادبی طور دوس داری بنویسی روش کار کن ناموسا!
شونزده. بی ناموس
ناموسا بی ناموس تر از این پشه ویز ویز کن خونخوارا داریم؟!
پونزده. نه واقعا چه میدانی؟
و تو چه میدانی لوزه سومت اوت کرده باشه در حال خفه شدن باشی ساعت ۲ نصفه شب بری سر یخچال هندونه خنک بیاری بزنی بر بدن جیگرت حال بیاد ینی چی؟؟؟