تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)

قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!

تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)

قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!

سی و چهار. خخخ

دندون پزشکی ام. زنه پولاشو از تو سوتینش در آورد

 :)))))

نظرات 3 + ارسال نظر
Sara چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 08:36

فاک وای حتما پولا کلی نمدار و عرقی هم شدن هققققققق

یه همچین وضعی بود، ولی پر محتوا بودا...۲۵۰ تومن توش بود. خوشبختانه منشیه دستکش دستش بود

x سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 23:57 http://malakiti.blogfa.com

از قبل نمیدونسته یه پسر فضول اونجا قراره زل بزنه بهش :/






پ.ن :حالامیگه من که زل نزدم , اتفاقی چشمم افتاد!

نه اتفاقا. دو نفر بودیم تو مطب. مستقیم هم جلوش نشسته بودم. به زور خودمو گرفتم که نزنم زیر خنده!

mim سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 19:23 http://senorita-mim.blogfa.com

ازخدا خواهیم تو فیق ادب...

حالا ما که محرومیم از لطف رب ولی ندیده بودم خداییش..خنده م گرفت.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.