تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)

قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!

تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)

قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!

سی و شیش. یوهوو

تموم شد نصف ماجرا..اصن هم درد نداشت..البته، فعلا!

نظرات 4 + ارسال نظر
بهار چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 04:02

هروقت مجبور میشم برم دندون پزشکی شبیه حس غروب سیزده بدر یا روز اول مهره
تودلم رخت میشورن...

به دکتره گفتم آقا مسخره م نمیکنی گریه کنم؟!

x چهارشنبه 29 شهریور 1396 ساعت 00:53

من تازها الان به قالبت دقت کردم !!

چقدر این خرس قطبی ِگوگولی ِ :)) تو نگاهش سردرگمی هست انکار !یکمم مظلوم واقع شده:(

قالبش گشنگه!
نمیدونم چرا حس میکنم خرسه خودمم!

پرتقال سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 23:17 http://zendegieporteghali.blog.ir

چرا وبت اینجوری شده؟

ادرسشو عوض کردم. دیگه رو اون آدرس قبلی نمینویسم

Pardis سه‌شنبه 28 شهریور 1396 ساعت 18:45 http://www.lostheaven77.blogfa

چرا همه از دندونپزشکی میترسن ولی من عاشق رفتن به دندون پزشکی ام؟

واقعا تو عجیبی. من به دکتره گفتم مسخره م نمیکنی الان گریه کنم؟!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.