تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)
قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!تهویه شماره ۱۷ (فصل دوم)
قبلا گفتم "هوا رو ولش دنبال ریه های تازه باش" ولی الان دیگه ریه هم‌نمونده ناموسا"..بریم بمیریم خلاص شیم!
صد و سی و نه
دلیل اصلی شکست تقریبا همه روابط اجتماعی منم همینه که آدما رو برحسب نیازم میخوام، از کمتر کسی خوشم میاد..از کسی هم خوشم بیاد انقد باهاش خوبم که همه رو یادم میره. حالا نمیدونم این افتضاحه یا مزخرف .. هر چی باشه خوب نیست
میفهمم ولی فکر نکنم اسم اینا نیاز باشه اگرم باشه چیز بدی نیس. خب ذاتا هر ادمی دلش هم صحبت میخواد
ببین منظور ازینکه میگم زیادی صداقت داری ینی از همه چیز حرف میزنی. بعضی چیزا هس که ادم باید تو دلش نگه داره یجورایی ارزش و اهمیتش بیشتره. بعد خب ادم وقتی تو رابطه همه ی خودشو رو بکنه کنار گذاشته میشه این انگار یه قانونه اصلا
گاهی اعتماد بی جا آدمو به فنا میده. دقیقا حال اکثر ماست...به کسایی اعتماد میکنیم که ظاهرا انسان ان ولی باطنا" الله اکبررررررر.....
برحسب نیاز یعنی چه نیازی؟ یعنی نیاز داری کسیو دوس داشته باشی؟
تو زیادی صداقت داری شایان. برا همین عارضم که ریدی داداچ
هر نیازی میتونه باشه؛ حسب هم صحبتی، هم فکری یا هر چیز دیگه. نیاز یه نیاز مادی نیست معمولا ولی اغلب بد برداشت میشه ذهن طرف سمتی که نباید میره..میفهمی که چی میگم؟
.
.
خداییش دارم سعی میکنم کمتر صداقت داشته باشم..ولی نمیدونم‌چ طور باید سعی کنم!
دقیقا منم همینم!!!!!!!!
یه پووووووووووف ب خاطر همین طورت
ببین تو کل دنیا رو بگرد،
یه آدم پیدا نمی کنی که بقیه رو به خاطر نیاز هاش نخواد.
تو ذات آدمی زاده، درمان هم نداره از نظر من.
تو فقط دو تا فاکتور داری نسبت به بقیه، راستگویی و زود این ویژگی رو کشف کردی.
وگرنه همه مون از دم همینیم. O-o
این که بقیه رو واسه نیازات خواستن واقعا تو همه هست ولی بعضیا بلدن قایمش کنن به مرور بیان جلو به خواستشون برسن..من حوصله ندارم همش میگم ولم کن بابا..
قید خواسته و آدمه رو با هم میزنم و خلاص